آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

هفت ماهگی وروجک

تو این روزها توانایی هام داره هر روز افزایش پیدا میکنه و بر خلاف ماهای قبل که با سرعت وزن میگرفتم دیگه خیلی وزن نمیگیرم. طبیعی هم هست آخه قبلانا فقط می خوردم و می خوابیدم ولی الان شیطنتم خیلی شده، شبها که تا دیر وقت بیدارم و با داداش کیان ادی بودی بازی میکنم و اینقدر سر و صدا میکنیم که همسایه ها شاکی شدن. روزها هم همش در حال شیطنت و بازی گوشی هستم. الان دیگه قشنگ میتونم بشینم روی زمین، خودمو قل میدم و به اینطرف و اونطرف میکشم. فقط نمیدونم چرا هرچی تلاش میکنم جلو برم بجاش عقب عقب میرم. آی حرصم در میاد.😂 و تازه اینا که چیزی نیست اگه از جایی کمک بگیرم میتونم یک مقداری هم رو پاهام وایستم. تو این چند روز هم اتفاقات جدیدی برام افتاده که چون بعد...
22 آذر 1399

کیان با سواد و نیکای کنجکاو

از اونجایی که داداش کیان دیگه مدرسه میره دیگه حسابی عاقل شده، با ادب شده و کلی هم چیزی میتونه بنویسه. تازه نویسنده هم شده و یک دونه کتاب هم نوشته. اسم کتابش هم هست بتمن. 😎 این هم چند تا عکس از کتابی که داداش کیان نوشته: این هم منو داداشی: و اما یکم از خودم براتون بگم و از کنجکاوی هام. البته مهمترین ابزار من برای شناخت اطرافم، دهان مبارک می باشد. به این ترتیب من هرچی رو که دستم برسه می خورم و هیچ چیز از دست من در امان نیست. یعنی خدا به داد داداشی برسه چند ماه دیگه که راه بیوفتم تمام دفتر، کتاب، مداد، پاک کن، و هرچی رو که داره رو من نابود خواهم کرد.😂 الان اینجا این خانم خو...
21 آذر 1399
1